لیله قدر جهان ، بهانه آفرینش ، نور دیده پیامبر (ص) سلام
حال و روزگار در عرش برین چگونه است بانوی دو عالم ؟
اگر از احوالات ما ...
نه شما که خود می دانید پس چرا جویا شوید ؟
خواستم هدیه ای نوشته و برای روز مادر تهیه و تقدیمتان کنم اما مقام شما چنان رفیع است که دست چون من بدان نرسد .
هرگاه که دست به قلم می برم تا جمله ای کوتاه در وصف شما بنویسم ، قلم از حرکت باز می ایستد ، گویا اذن نوشتن ندارد . ابتدا می اندیشیدم که تنها من اینگونه ام اما دیدم همه در وادی حیرت نوشتن از گرانبهایی چون تو ، در مانده اند و تو گویا از افقهای برترین قرب با جامی از شراب طهور ، قدم قلمهای نوامیدان را بدرقه میکنی ....
می دانی که نمی توانم ذره ای از تو بنگارم ...
و می دانی که من آن نیستم که 18 سال زندگی بی نهایتت را در بند کلمات کشم و زنجیر واژه بر پای مفاهیم بی انتهای زندگانی و عبودیتت نهم و کیست که بتواند شرح عشق و عبودیتت را بی کم و کاست بر دایره فهممان ریزد؟
و کیست که بتواند زیباترین مقوله هستی را در خانه علی (ع) معنا کند ؟
و تو را ای تسنیم حیات و ای سلسبیل عبودیت و ای کوثر عشق ، بر قلبهای تشنه و ترک خورده ما جاری سازد ؟
تو را از تو خواستن ، زیرکانه ترین هدیه ای است که میتوان در زر ورق ناتوانی پیچید و در شیشه صداقت نهاد و در تسنیم و سلسبیل و کوثر انداخت و امید اشت که بدستان بخشنده تان برسد تا بقدر وسعمان ، مرحمتی نمایید ...
و ره توشه ای ... تا به غیر نیازمان نرود .
مرا در این برهوت گناه و خستگی ، تنها و بی کس رها ننما و دستم را بگیر
و هدیه روز مادر را در گوشه ای آهسته و تنها باز کن تا کسی جز خودت شرم بی بضاعتیم را نبیند .
سلام مرا به رسول خدا و امیرمومنان و نور دیدگانتان برسانید
والسلام
نظرات شما: نظر